۱۳۸۷/۰۹/۱۰

بيا بيا بيا...


امشبم باز دوباره خوابتــــــــــو ديدم
توي خوابم به تو رســــــــــيدم
تويي جونم مهربـــــــــــونم
آخه بي تو من نمي تـونم
باز دوباره بيـــــــــــــ
ــا
توي گوشم بخـــــون
نغمهء عاشــــقونه
باز صــدا كن منو
توي قلبم بمـون
بي بهونــــــــه
بيــــــــــــــــا
بيـــــــــــــا
بيــــــــــــا
طاقت ندارم
همهء جونمـو
بــرات مي زارم
آخه جزتو كسي رو
من نــــــــــــــــــــــدارم
واسهء ديدن تو بي قـــرارم

۱۳۸۷/۰۹/۰۱

كاشكي...



كاشكي تاريكي مي رفت فردا مي شد
صبح مي شد چشمون تو پيدا مي شد

لباي ناز تو با قصه عشق

مث گلهاي بهاري وا مي شد

تا دلم شكوه رو آغاز مي كنه

ديگه اشك هم واسه من ناز مي كنه

يادته قول دادي پيشم مي موني

قصه عشق زير گوشم مي خوني

هنوز از عشق تو لبريز تنم

عاشق چشمون ناز تو منم

نمي دونم چرا من هم مث تو

نمي تونم زير قولم بزنم...