۱۳۸۹/۰۲/۰۹

در آرزوي مدينه

مرا به خانه زهراي مهربان ببريد
به خاكبوسي آن قبر بي نشان ببريد
اگر نشاني شهر مدينه را بلديد
كبوتر دل ما را به آشيان ببريد
كجاست آن درِ آتش گرفته تا كه مرا
براي جامه دريدن به سوي آن ببريد
كجاست آن جگر شرحه شرحه تا كه مرا
به سوي سنگ مزارش كشان كشان ببريد
مرا كه مِهر بقيع است در دلم چه شود
اگر به جانب آن چار كهكشان ببريد
نه اشتياق به گُل دارم و نه ميل به بهار
مرا به غربت آن هيجده خزان ببريد
كسي صداي مرا در زمين نمي شنود
فرشته ها سخنم را به آسمان ببريد

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام -بسیار عالی بود موفق باشید

آسمانی گفت...

سلام بسیار زیبا و دلنشین بود موفق باشید