۱۳۸۷/۰۳/۲۶

عشق نهان






نشود فاش کسي آنچه ميان من و توست

تا اشارات نظر نامه رسان من و توست

گوش کن با لب خاموش سخن مي گويم

پاسخم گو به نگاهي که زبان من و توست

روزگاري شد و کس مرد ره عشق نديد

حاليا چشم جهاني نگران من و توست

گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسيد

همه جا زمزمه عشق نهان من و توست

نقش ما گو ننگارند به ديباچه عقل

هر کجا نامه عشق است نشان من و توست

اينهمه قصه فردوس و تمناي بهشت

گفت و گويي و خيالي ز جهان من و توست

سايه زآتشکده ماست فروغ مه و مهر

وه از اين آتش روشن که به جان من و توست


هیچ نظری موجود نیست: